بعضی چیزا به ذهن و عقل من خیلی نامفهمومه،یکیش مثلا به شخصه من هر کسی از اطرافیان یا دوستان من کاری رو از من بخواد تا جایی که میتونم کارش رو راه می ندازم و کمکش می کنم بعضی وقتا حتی از کار و زندگی خودم میزنم تا کار طرف راه بیافته تا به مقصدی و غایتی برسه و از اینکه برای دوستام اطرافیان و آشناهام کاری انجام دادم و مفید واقع شدم احساس خوبی بهم دست میده، یا اگه نتونستم خیلی مودباشه واقعا از ته دلم ابراز شرمندگی می کنم و ناراحتن میشم که نتونستم کارش رو راه بندازم،حالا اگه من جایی مشکل داشته باشم هیچکدوم از این اطرافیان حتی به خودشون اجازه نمی دن صادق باشن و بگن نمی تونم،خیلی راحت دروغ میگن خیلی راحت!انتظار داشتن از دیگران خیلی بده ولی من انتظاری ندارم،ولی نباید دروغ بگن.حتی به خودشون زحمت نمیدن یه کوچولو بگن ببخشید :|


+ من الان کجام؟ :|

+بلاگفا داره فایل ترانسفر مبکنه به یه سرور دیگه به مدت دو روز مجبورن اینجا نوشتیم:| اگه ننویسم فک میکنم دیوونه میشم :| هرچند قبلا عاقلی هم نیستم :|